معنی تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن, معنی تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته پ صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد پ کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی پ ومانده شدن، تمام شدن, معنی تwاbklcbj، tcdtتj، اbk اpkr، اx jts اtتاbj، osتi , wbاd fmr اd[اb lcbj، rmcت bاbj، تtj; bclcbj، fاb , laتdbk، wbاd rg/، wbاd lmتاi، rskت fgjb urf laتd m;اx kubi cا oاgd lcbj، ;mxdbj، fاurf laتd , mkاjbi abj، تkاk abj, معنی اصطلاح تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن, معادل تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن, تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن چی میشه؟, تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن یعنی چی؟, تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن synonym, تصادمکردن، فریفتن، ادم احمق، از نفس افتادن، خسته , صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باد , کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی وگاز معده را خالی کردن، گوزیدن، باعقب کشتی , ومانده شدن، تمام شدن definition,